کتاب #امالی
اثر #شیخ_صدوق
خلاصهای از حدیث ۶ از مجلس ۳۲
#ذوالقرنین#حضرت_موسی#موسی
#عدالت#مرگ#قیامت#احسان#امانتداری#مواسات#ترحم
#کتاب_خوب#کتاب_مذهبی#کتب_مذهبی
#خلاصه_کتاب:
در یکی از کتابهای الهی خواندم، زمانی که ذوالقرنین، از ساختن سد فارغ شد، پیش رفت.
در راه به طایفهای دانشمند از قوم موسی(ع) رسید که به حق هدایت شده بودند و عدالت میورزیدند.
زمانی که آنها را دید، گفت: از وضع خودتان مرا آگاه کنید، زیرا من زمین را از مشرق و مغرب و دریا و صحرا و هموار و کوه و روشن و تاریک، دور زده ام، ولی همانند شما ندیدهام.
به من بگویید: چرا گور مرده هاتان در برابر خانهها قرار دارد؟
گفتند: برای آنکه مرگ را فراموش نکنیم و یادش از دل ما بیرون نرود!
پرسید: چرا عمارت های شما در ندارد؟
گفتند: چون در میان ما، کسی دزد و متهم نیست و همه امین هستند.
پرسید: چرا در میان شما حاکم و قاضی وجود ندارد؟
گفتند: چون مرافعه و خصومتی با هم نداریم.
گفت: چرا سلطانی ندارید؟
جواب دادند: زیرا فزون طلب نیستیم.
پرسید: چرا در زندگی، هیچ تفاوتی با هم ندارید؟
گفتند:چون به یکدیگر ترحم روا میداریم،مواسات میکنیم
پرسید: چرا در میان شما گدایی نیست؟
گفتند: چون اموال را با تساوی تقسیم میکنیم.
پرسید: چرا خدا عمر طولانی تر به شما ارزانی داشته است؟
گفتند:چون به حق عمل میکنیم و به حق حکم مینماییم
پرسید: چرا در میان شما قحطی نیست؟
گفتند: چون از استغفار غفلت نمیکنیم.
پرسید: چرا غم ندارید؟
گفتند: چون خود را آماده بلا ساخته ایم و به خویشتن تسلیت پیش از پیش دادهایم. ?
پرسید: چرا آفتی به شما نمیرسد؟
گفتند: چون بر غیر خدا توکل نداریم و در موسم ها از ستارهها طلب باران نمیکنیم. ?
گفت: ای مردم! به من بگویید که آیا پدران شما نیز اینگونه عمل میکردند؟
گفتند: شیوه پدران ما این بود که :
به مساکین خود ترحم روا میداشتند
و با فقرای خود همدردی مینمودند
و از ستمکار اعراض میکردند
و بر هرکسی که به آنها بدی میکرد، احسان مینمودند
و برای بدکاران خود استغفار مینمودند
و صله رحم مینمودند
و امانتها را باز میپرداختند
و دروغ نمیگفتند
و خداوند به همین سبب، امر آنها را اصلاح کرد.
ذوالقرنین، تا زمان مرگش نزد آن قوم توقف کرد و زمانی که قبض روح شد، پانصد سال عمر داشت.
پایان
آخرین نظرات