•°:seedling:
#استوری
تنهاپناهجاموندههایازکرببلا
شبایجمعهحرمعبدالعظیم…
.
#وفاتشاهعبدالعظیم
#اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
#عشاق_الحسین_محب_الحسین_ع
|
•°:seedling: #اللهم_ارزقنا_کربلا_به_حق_الحسین_ع
✍لقمان حکیم که از بیهوده گویی خواجه سخت ناراحت بود، به دنبال فرصت بود که او را بیدار کند. روزی مهمانی گرامی بر خواجه وارد شد. به لقمان گفت که گوسفندی ذبح کند و از بهترین اعضای آن، غذایی مطبوع درست کند. لقمان از زبان و دل گوسفند غذایی درست کرد و بر سفره گذاشت. روز دیگر خواجه گفت گوسفندی را ذبح کن و از بدترین اعضای آن، غذایی درست کند. این بار نیز غذایی از دل و زبان گوسفند آماده کرد.
خواجه از کار او متحیر شد. پرسید چگونه است که این دو عضو، هم بهترین و هم بدترین اعضا هستند؟ لقمان گفت ای خواجه، دل و زبان، مؤثرترین اعضا در سعادت و شقاوت هستند.
چنانچه دل را منبع فیض نور گردانی و زبان را در راه نشر معرفت و اصلاح بین مردم در آوری، بهترین اعضا و هرگاه دل به ظلمت فرو رود و کانون کینه و عناد گردد و زبان به غیبت و فتنه انگیزی آلوده شود، از بدترین اعضا خواهند بود. خواجه از این سخن پند گرفت و از آن پس به اصلاح خویش بر آمد. کتاب هایی با موضوع خرمشهرمنتشر شده از جمله ۱۹ عنوان کتاب در حوزه خاطرات روزهای خرمشهر از جمله «خرمشهر خانه رو به آفتاب»، «ماموریت در خرمشهر»، «مهمان فشنگهای جنگی»، «خانه ام همین جاست»، «خرمشهر کو جهان آرا»، «آزادی خرمشهر»، «بادهای برفی»، «توفان سرخ»، «گردان گم شده»، «به داد ما برسید»، «جنایتهای ما در خرمشهر»، «عبور از آخرین خاکریز»، «در کوچههای خرمشهر»، «پاییز ۵۹»، «من در شلمچه بودم»، «رازهای دوران پر التهاب» «اعترافات»، «خرمشهر در آتش» میشود و همچنین سه عنوان کتاب «پوتینهای مریم»، «آتش و خون در خرمشهر» و «آخرین شب در خرمشهر» منتشر شده است.
نویسنده: محسن عباسی ولدی «من دیگر ما» نام مجموعهای به قلم محسن عباسی ولدی( -۱۳۵۵) است. این مجموعه با عنوان فرعی «فرزند ما از ماجدا نیست؛ او خود ما است اما در اندازهای کوچکتر» پیرامون پرورش و تربیت کودکان در خانواده است. در بخشی از کتاب درباره رویکرد کتاب میخوانیم: «تربیت فرزند در جامعۀ امروز، یکی از اصلیترین دغدغههای پدران و مادران است. وجود رقیبان زیاد در مسیر تربیت فرزند حساسیت مسأله را چند برابر کرده است. ??بخش هایی از کتاب ?باید کودک شد.راه همین است.من هنوز باور نکرده ام کوچک بودن کودکان را.کودکان به اندازه ی آسمان پهناورند.این ماییم که کوچک شده ایم .باید کودک شد.راه بزرگ شدن ما از جاده ی کودک شدنمان می گذرد .کودک که شدیم٬ می فهمیم بازی های کودکانه چقدر با معنا تر از بازی های ما بزرگتر هاست.چه اندازه صداقت دارند این بچه ها که کارهای خودشان را بازی می نامند ؟ وچه بهره ای از صداقت داریم ما که بازی هایمان را جدی ترین کارهای روزگار میدانیم.؟! ?میوه ی بازی های کودکانه ٬شادابی٬وطراوت است ونتیجه ی بازی ما بزرگ تر ها جز غم چیز دیگری نیست؛چقدر سیاست دارند کودکان و چه اندازه بی تدبیریم ما!
|
|
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
|
آخرین نظرات